شب
پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ
شب خیمه ی خوابهایی سنگین
رویای بلند وقصرهایی رنگین
همبستری ماه وستاره در اوج
رقصیدن باد در نیستان چون موج
فریاد نواهای خاموش رسا
وز جنگل ابرهای تاریک و سیاه
هر روی به وقت شب شده تیره و تار
فرق است میان دزد و بیرق یار
بیشه در تلاطم عبور صید و صیاد
بوف روی شاخه ،غرق در بوسه ی باد
هر کوچه و خانه ای قلمرو خاموشی
گهواریه شهر سرکشیده شربت بیهوشی
آرامش پیر چو مه نشسته در مخمل خاک
تاریکی به هرطرف چنگ زده چون پیچک تاک
خرسند زمین ز دوری نور و نفس
زاییده هزارها گور وقفس
۹۲/۱۰/۰۵